روضه رضوان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پیامبر و ائمه ی اطهار (ع)

دهه فجر

دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس می‌کردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند. صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه کند که یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.

………………………………………………………………………………………………………………………………………….

 

سلام روی هر کدام از تصاویر زیر کلیک کنید تا بتوانید در مورد پیامبر و ائمه ی اطهار (ع) مطالبی که نوشته ام را بخوانید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احادیث امام موسی (ع)

13 دی 1394 توسط ثريا زماني

1. مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

بحارالانوار، جلد 78، ص 333



2. مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) كَانَ كَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر
هر كه پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا كند چون كسی است كه بی زه كمان كشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 425



3. أوشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ
دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

اصول کافی،ج1 ،ص52



4. مَن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی الله
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

بحار الانوار، ج7 ، ص143



5. أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند ،‌ انتظار فرج و گشایش است.

تحف العقول، ص403



6. مَلْعُونٌ مَنْ اغْتابَ أخاهُ
ملعون است کسی که از برادرش غیبت کند.

بحار الأنوار، ج 74، ص 232



7. رَجُلٌ مِنْ أهْلِ قُمَ یَدْعوُ النّاسَ إلَی الحَقِّ، یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الحَدیدِ
مردی از قم، مردم را به حق فرا می‌خواند و گروهی چون پاره‌های آهن [استوار]، پیرامون او گرد می‌آیند.

بحارالأنوار، ج 57، ص 216



8. تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً
در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد. ( برای خواندن انواع احادیث به سایت تالاب مراجعه نمایید )

تحف العقول ص410



9. مَنِ استَوى‏ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ
هر کسى که دو روزش مساوى باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

بحار الأنوار،ج 78،ص326،ح5



10. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ
از مانیست كسی كه هر روز حساب خود رانكند ،پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد،واگر بدی كرده،از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول كافی ج 4 ص191



11. قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321



12. مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است.

تحف العقول ، ص 425



13. مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319



14. وَاللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.

بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29



15. إنَّ الحَرامَ لا یُنمى‏ وإن نُمِىَ لا یُبارَكُ فیهِ
مال حرام افزون نمى‏گردد و اگر هم افزون گردد برکت نمى‏یابد.

الکافى ، ج 5، 125



16. مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِیَت عَلَیهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ
هرکه میانه‏روى کند و قناعت ورزد، نعمت بر او بپاید و هر که بى‏جا مصرف نماید و زیاده‏روى کند، نعمتش زوال یابد.

تحف‏العقول، ص 403



17. لِكُلِّ شَیءٍ دَلِیلٌ وَ دَلیلُ العَاقِل التَّفَكُّر، وَ دَلیلُ التَّفكُّرِ الصُمت
برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفكر است، و دلیل تفكر خاموشی.

تحف العقول ، ص 406



18. طوبى لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القیامَةِ
خوشا به حال اصلاح‏کنندگان بین مردم، که آنان همان مقرّبان روز قیامت‏اند.

تحف العقول، ص 393



19. إنَّ العاقِلَ لایَکذِبُ و إن کانَ فیهِ هَواهُ
خردمند دروغ نمى‏گوید ، اگرچه میل او در آن باشد.

تحف العقول ، ص 391



20. اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ
خداوند عزّوجلّ، بنده خواب آلوده بیکار را دشمن دارد.

الکافی: ج 5 ، ص 84 ، ح 2



21. مُجَالِسَه أَهلِ الدِّینِ شَرَفُ الدَّنیَا وَ الاخِرَه
همنشینی با اهل دین، شرف دنیا و آخرت است.

تحف العقول ، ص 420



22. مُشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ یُمنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفیقٌ مِنَ اللّه
مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست.

تحف العقول، ص 398



23. دَعوَةِ الصائِمِ تَستَجابُ عِندَ اِفطارِه
دعاى شخص روزه‏دار هنگام افطار مستجاب مى‏شود.

بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33



24. الغَضَبُ مِفتَاحُ الشَّر
خشم كلید هر بدی است.

تحف العقول، ص 416



25. لِكُلِّ شَیءٍ زَكاهٌ، وَ زَكاهُ الجَسَدِ صِیامُ النَّوافِل
برای هر چیزی زكاتی است، و زكات تن روزه های مستحبی است.

تحف العقول، ص 425



26. التَّدبِیرُ نِصفُ العیشِ
تدبیر نیمی از زندگی است.

تحف العقول، ص 425



27. مَن وَلَههُ الفَقرُأبطَرهُ الغِنى
آن که نَدارى حیرانش کند، توانگرى سرمستش مى سازد.

بحارالانوار،ج۷۴ص۱۹۸



28. مَن رَأى أخاهُ عَلَى أمرٍ یُکرِهُهُ فَلَم یَرِدهُ عنهُ وَ هُو یقدِر عَلَیهِ، فَقَد خَانَه
هر که برادرش را در کارى ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است.

الامالى صدوق،ص۳۴۳



29. اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلوةُ
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.

تحف العقول،ص455



30. إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدَراً الَّذِی لایَرَی الدُّنیا لِنَفسِه خَطَرا، اما إنَّ أبدانَكُم لَیس لَها ثَمَنٌ إلّا الجَّنه، فَلا تَبِیعُوها بِغِیرِها
به راستی كه با ارزش ترین مردم كسی است كه دنیا را برای خود مقامی نداند، بدانید بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.

تحف‌العقول‌ ، ص‌410



چهل حدیث از امام موسی کاظم (ع)

31. أفضَل مَا یَتَقَرَّبُ بِه العَبدِ إلَی الله بَعدَ المَعرِفَهُ بِه الصَّلاه وَ بِرُّ الوالِدَینِ و تَركُ الحَسَد و العُجبُ و الفَخر
بهترین چیزی كه به وسیله آن بنده به خداوند تقرب می جوید، بعد از شناختن او، نماز و نیكی به پدر و مادر و ترك حسد و خودبینی و به خود بالیدن است.

تحف‌العقول‌ ، ص‌ 412



32. إنَّ الله حَرَّمَ الجَنَّهَ عَلی كُلِّ فَاحِشٍ بذِی قَلِیلِ الحَیاءِ لا یُبالِی مَا قَال وَ لا مَا قِیل فِیه
خداوند بهشت را بر هر هرزه گوی كم حیا كه باكی ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است.

تحف‌العقول‌، ص‌ 416



33. إیّاكَ و الكِبر، فَإنَّهُ لایَدخُلُ الجَنَّهَ مَن كَانَ فِی قَلبِه مِثقالَ حَبَّهٍ مِن كِبر
از كبر و خودخواهی بپرهیز، كه هر كسی در دلش به اندازه دانه ای كبر باشد، داخل بهشت نمی شود.

تحف‌العقول، ص‌417



34. إیّاكَ و مُخَالِطَهُ النّاس و الإنس بِهِم إلا أن تَجِدَ مِنهُم عَاقِلاً و مَأمُوناً فَآنَسَ بِه و أهرَبَ مِن سایِرهِم كَهَربُكَ مِن السِّباعِ الضّارِیه
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این كه خردمند و امانت داری در میان آنها بیایی كه (در این صورت) با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درنده های شكاری.

تحف‌العقول ، ص‌ 420



چهل حدیث از امام موسی کاظم (ع)

35. كُلَّما أحدَثَ النّاس مِنَ الذُّنُوبِ ما لَم یَكُونُوا یَعمَلُون، أحدَثَ اللهُ لَهُم مِن البَلاءِ مَا لَم یَكُونُوا یَعِدُّون
هرگاه مردم گناهان تازه ای که نمی كردند انجام دهند، خداوند بلاهایی تازه به آن ها دهد كه به حساب نمی آوردند.

تحف‌العقول ، ص‌ 434



36. مَن استَوی یَوماهُ فَهُو مَغبُون، و مَن كَان آخَر یَومَیه شَرُّهُما فَهُو مَلعُون، و مَن لَم یَعرف الزِّیادَه فِی نَفسِه فَهُو فی نُقصان، و مَن كان إلی النُّقصان فَالمَوتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الحَیاه
كسی كه دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و كسی كه دومین روزش، بدتر از روز اولش باشد ملعون است، و كسی كه در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و كسی كه در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.

بحاالانوار، ج‌ 78، ص‌ 327



37. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسبُ نَفسَه فِی كُلِّ یَومٍ، فَإن عَمِلَ حسناً استَزدادَ الله، و إن عَمِل سَیِّئاً استغفِرُ الله مِنه و تَاب إلیه
از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول‌الكافى، ج‌ 4، ص‌ 191



38. إصبِر عَلَی طَاعَهِ الله و إصبِر عَنِ مَعاصِی الله، فإنّما الدُّنیا ساعَه، فَما مَضی مِنها فَلَیس تَجِد لَهُ سُرورا و لا حُزناً، و مَا لَم یَاتِ مِنها فَلیسَ تَعرِفُه، فَاصبِر عَلی تِلكَ السّاعَهِ الَّتِی أنت فِیها فَكَأنَّكَ قَد اغتَبَطَت
بر طاعت خدا صبر كن، از معاصی خدا صبر كن، دنیا همان ساعتی است، آن چه رفته نه شادی دارد و نه غم، آن چه نیامده ندانی كه چیست؟ به همان ساعتی كه در آنی صبر كن هم چنان باشد كه تو رشك برده شده ای.

تحف‌العقول ، ص‌ 417



39. مَثَلُ الدُّنیا مَثَل مَاءِ البَحر، كُلَّما شربَ مِنهُ العَطشان أزدادَ عَطَشاً حَتّی یقتِله
دنیا چون آب دریاست، هر چه تشنه كامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بكشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 417



40. وَجَدتُ عِلمَ الناس فی اَربعٍ:
اَوّلُهاأن تَعرِفَ رَبَّکَ
وَالثّانیةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بکَ
وَالثّالثَةُ أن تَعـرِفَ ماأرادَ مِـنکَ
وَالرّابعَةُ أن تَعرفَ ما َیخرُجُکَ مِن دینِکَ
علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم :
اول اینکه خدای خودت را بشناسی .
بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است .
بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد .
و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.

بحارالانوار، ج 78 ، ص 328

منبع:http://www.talab.ir/religion/hadith/forty-hadith-of-imam-musa-kazim-as.html

 نظر دهید »

زندگینامه امام موسی (ع)

12 دی 1394 توسط ثريا زماني

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) است. تولد ان حضرت در ابواء (محلی میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 ق واقع شد. به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به العبا- الصالح بود و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و الام زمانه مشهور به (الکاظم) گردید آن حضرت به کنیه های ابو ابراهیم و ابوعلی نیز معروف بوده است. مادر ان حضرت حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس(اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربی (بربری) گفته اند. برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند. امام موسی کاظم(ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابو حنیفه از او مسئله می پرسیدند و کسب علم مکردند. بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق(ع) در بیست سالگی به امامت رسید و 35 سال رهبری و ولایت شیعیان را بر عهده داشت

………………………………………………………………..
چگونگی به امامت رسیدن ان حضرت:

……………………………………………………

در زمان حیات امام صادق(ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات امام صادق(ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مایوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند. و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است. پس از وفات حضرت (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر امام را نداشت و به قول شیخ مفید در ارشاد متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند. اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برفتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که به فطیحه مرسوم هستند.

………………………………
شخصیت اخلاقی:

………………………..

امام موسی کاظم(ع) در علم و تواضح و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می فرمود. شبها به طور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک میکرد.مبلغ دویست،سیصد،وچهارصد دینار در کیسه ها میگذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت میکرد. موسی بن جعفر در مدینه معروف بود و اگر به کسی صره ای میرسید بی نیاز میگشت.

……………………………………………………………..
برخورد حاکمان سیاسی معصر با امام:

…………………………………………………

مهدی خلیفه عباسی امام را در بغداد بازداشت کرد اما بر اثر بی خوابی که دید و نیز تحت تاثیر شخصیت امام از او عذر خواهی کرد و به مدینه اش بازگرداند. کویند که مهدی از امام تعهد گرفت که بر او و فرزندش قیام نکند این روایت نشان میدهد که امام کاظم ع قیام را در آن زمان صلاح و شایسته نمیدانسته است و با انکه از جهتکثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدری در انظار مردم مقامی والا و ارجمند داشته است که او را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهری نیز میدانستند و همین امر موجب تشویش و اظطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدی به حبس او فرمان داده است.

…………………………………………………………..
زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:

………………………………………………

درباره حبس امام موسی کاظم ع به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت میکند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن برمک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به از مقربان خود به امام جعفر بن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم ان را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفر بن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و برمکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی ع و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند.گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پسش هارون باز یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال او می دهند تا انجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند.امام هارون در قبر حضرت رسول ص گفت یا رسول الله از تو پوزش میخواهم که میخواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او میخواهد امت تو را برهم زند و خونشان را بریزد.آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزد والی عیسی بن جعفر بن منصور برند.عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت و گفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت و نماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را ازاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برسند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قران اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخرالامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی ان حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد ان حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببینند در بدن او اثر از زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ف در 55 سالگی گفته اند.

…………………………………..
نجمه همسر امام:

…………………………..

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاکیزه بود حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را که کنیزی از اهالی مغرب بود، خرید و به منزل برد نجمه در خانه امام صادق(ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام میکرد و بخاطر جلال و عظمت او، هیچگاه نزدش نمینشست روزی حمیده در عالم رویا، رسول گرامی اسلام(ص) را دید که به او فرمودند: ای حمیده! نجمه را به ازدواج فرزند خود موسی در آور زیرا از او فرزندی به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روی زمین باشد. پس از این پیام حمیده به فرزندش امام کاظم ع فرمود: پسرم، نجمه بانویی است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیرکی و محاسن اخلاق، مانندی ندارد. من او را به تو میبخشم، تو نیز در حق او نیکی کن، ثمره ازدواج امام موسی کاظم ع و نجمه، فرزندی بود که نامش امام رضا ع بود. پس از تولد امام هشتم ع، این بانوی مکرمه با تربیت گوهری تابناک، ارزشی فراتر یافت

……………………………….
فرزندان امام:

…………………………

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی کاظم ع سی و هفت فرزند پسرو دختر داشت که هیجده تن از آنها پسر بودند. و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است.

………………………………….
تاثیر علمی آن بزرگوار:
…………………………………..

امام هفتم علیه السلام با جمع روایات و احادیث و احکام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را که با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفربن محمد ع نظم و استحکام یافته بود حفظ و تقویت کرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا انجا پایداری کرد که جان خود را فدا ساخت.

منبع:http://emaman.blogfa.com/page/kazem-z.aspx

 نظر دهید »

امام جعفر صادق (ع)

12 دی 1394 توسط ثريا زماني

 

زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

 

احادیث امام جعفر صادق (ع)

 

 نظر دهید »

احادیث امام جعفر صادق (ع)

12 دی 1394 توسط ثريا زماني

حدیث اول :
امام جعفر صادق (ع) : هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص189


حدیث دوم :
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193


حدیث سوم :
امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 194


حدیث چهارم:
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 196


حدیث پنجم:
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 110


حدیث ششم :
امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت عفت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 125


حدیث هفتم :
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 128


حدیث هشتم :
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 129


حدیث نهم :
امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 131


حدیث دهم :
امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136


حدیث یازدهم :
امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137


حدیث دوازدهم :
امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 137 – 138


حدیث سیزدهم :
امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 140


حدیث چهاردهم :
امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 192


حدیث پانزدهم :
امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 146


حدیث شانزدهم :
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 12


حدیث هفدهم :
امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27


حدیث هیجدهم :
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 27


حدیث نوزدهم :
امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 11


حدیث بیستم :
امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 13


حدیث بیست و یک :
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 30


حدیث بیست و دو :
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 – 33


حدیث بیست و سه :
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند کند .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 39


حدیث بیست و چهار :
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33


حدیث بیست و پنج :
امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است .
اصول کافی ، ج 1 ، ص 35


حدیث بیست و ششم :
امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که برای خدا از برادرش دیدن کند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن کردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 255


حدیث بیست و هفتم :
امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 264


حدیث بیست و هشتم :
امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 267


حدیث بیست و نهم :
امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 268


حدیث سی ام :
امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 276


حدیث سی و یک ام :
امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 237


حدیث سی و دوم :
امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 218


حدیث سی و سوم :
امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 231


حدیث سی و چهارم:
امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 205


حدیث سی و پنجم :
امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندک او راضی شود .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 207


حدیث سی و ششم :
امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 209


حدیث سی و هفتم :
امام جعفر صادق (ع) : چیزی که مایه تقرب به خدای متعال است کوچک مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 212


حدیث سی و هشتم :
امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و چون اراده گناهی کردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 213


حدیث سی و نهم :
امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 354


حدیث چهلم :
امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن کس که غیبتش کردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش کنی .
اصول کافی ، ج 4 ، ص 61

منبع:http://staffsbasij.sbu.ac.ir/Content.aspx?ID=294

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

روضه رضوان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس